-
[ بدون عنوان ]
شنبه 12 تیر 1395 09:19
حال و احوالم ناخوشه، یعنی حالم یجورایی اصن خوب نیست..
-
۸ نکته ی اساسی که هر بلاگر و نویسنده ای باید بداند
سهشنبه 18 خرداد 1395 11:07
هر کسی که تجربه ی نوشتن داشته باشه، احتمالا سر این موضوع که نوشتن یکی از لذت بخش ترین کارهاست، با رنگی رنگی موافقه اینی که یک کاغذ و قلم جلوت داشته باشی و شروع کنی به نوشتن هر چیزی که داره از ذهنت میگذره، یه حس عالیه و حتی یه ایده ی خیلی خوب هست برای وقت هایی که با خودتون تنها هستین. راه دیگه ای که وجود داره، اینه که...
-
بی هویتی در آغاز سال نود و پنج!
پنجشنبه 13 اسفند 1394 13:03
مدت کوتاهی به آغاز سال جدید در پیش داریم، واپسین روزهای سال نود و چهار .میتونم بی هیچ شائبه ای سال جدید را به سال فضاهای مجازی معرفی کنم امیدوارم سال جدید سال کمتر استفاده از تلگرام و اینستا و نسل های پسین این اپلیکیشن ها باشد! نظریه های متفاوتی در باب مسئله هویت وجود دارد و می توان بصورت مختصر به نظریه های اریکسون ،...
-
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی زبامی که برخاست مشکل نشیند.
شنبه 17 مرداد 1394 11:16
-
جوابیه یافت شد!
پنجشنبه 18 تیر 1394 13:13
شاید آره شایدم نه شایدم باید بری گم شی "مارک والبرگ در نقش دیگنام-رفتگان 2006" departed
-
قرار مدار
یکشنبه 14 تیر 1394 19:15
ذهنمو جست وجو میکنم میخوام سر وسامونش بدم ، حال احوالش جالب نیست میبرمش آب میزنم به صورتش تمیز میشورمش صورتش پر از جوشایی شده که همش حرصشونو خورده حالش یکم بهتر میشه هنوز تنش میلرزه دستشو میگرم مینشونمش رو پام بهش میگم آروم باش موهاشو نوازش میکنم و دستمالی برمیدارم صورتشو خشک میکنم با چشماش به صورتم خیره شده چشاشو...
-
شبیه
شنبه 13 تیر 1394 17:00
شاید یه مدت نیام وننویسم یه مدت اینجوریام مدلمه.. عادتمه.. باز میام اما خیلی زود اینجا فقط خودم انتظار خودمو میکشم ------------------------------------------------------ شبی که شام ِ آخر بود به دست دوست خنجر بود شب آخر داریوش اقبالی ♫♫♫ سکوتت را ندانستم نگاهم را نفهمیدی نگفتم گفتنی هارو تو هم هرگز نپرسیدی شبی که شام ِ...
-
be strong
چهارشنبه 10 تیر 1394 09:30
-
"محمود"
سهشنبه 9 تیر 1394 18:40
شاید باورتان نشود ولی اصل سوژه را یافتم آون هم با حرف های طنز داییم بر املاک موروثی عمو ! آقو ما یه عامو داریم اسمش محموده دست بر قضا یکمی تو فاز دزدی آن هم به شکل ریاکارانشه!(خدا از سر تقصیرات ما بگذره ) به هر حال این وسط که داشتم آهنگ دزدان دریایی فول آلبومشو گوش میدم خیلی ساده تر میخوام متناسبا با این موسیقیا ذهنی...
-
به چندی مجله جذاب جهت خوندن نیاز دارم..
سهشنبه 9 تیر 1394 13:18
لطفا آدرس بگذارید تا بخوانمتان! یه نسخه هزاری از اعتماد خریدم کمی ذوق بنفششو کردم از طراحیش خوشم اومد از کرگدنش که عشقه و حتا اون واحه کنارش حتا از وسطش بعدم نشستمو قیافه با هنر ریشخند کردم حالا که دارم فکر میکنمه هنوز دلیل خوشحالی دارم !
-
5
سهشنبه 9 تیر 1394 11:42
دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد متن کامل شعر حضرت حافظ (درآمد دشتی) دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد (درآمد دشتی) دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد (درآمد دشتی) آه از آن...
-
نخست نوشت
سهشنبه 9 تیر 1394 11:23
الان که دارم این نوشته را می نویسم کتاب صوتی از وب سایت جناب شیخ المعانی شلغم الدین سمنانی دارد میخواند برایم با صدای احمد شاملو کلهم مغزم شیفت شد به خودم همه آنچه که آزارم می دهد و سوژه ای که درون آن یک ماجرای عاشقانه یک طرفست.. از دیالوگ هایی که توش نه هست و نه! از عاشق دلسوخته ای که سال ها پای عشقش نشسته وهمه جور...
-
4
سهشنبه 9 تیر 1394 10:49
دوش میآمد و رخساره برافروخته بود متن کامل غزل از حضرت حافظ دوش میآمد و رخساره برافروخته بود تا کجا باز دل غمزدهای سوخته بود رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی جامهای بود که بر قامت او دوخته بود جان عشاق سپند رخ خود میدانست و آتش چهره بدین کار برافروخته بود گر چه میگفت که زارت بکشم میدیدم که نهانش نظری با من دلسوخته...
-
3
دوشنبه 8 تیر 1394 16:37
" این چه سوداست عمادا که تو در سر داری وین چه سوزیست که در پرده ی ساز است هنوز" عماد خراسانی
-
2
دوشنبه 8 تیر 1394 16:18
ای گل نشستن با خسان ، پیوسته ات گر خوست متن کامل شعر حسن صدر سالک و لینک دانلود سبکبار سالار عقیلی ای صبا رو ، سبک بار ، از برم سوی دلدار گو به اون بی وفا یار ، حال این عاشق زار ای صبا رو ، سبک بار ، از برم سوی دلدار گو به اون بی وفا یار ، حال این عاشق زار گو به هر کوی و برزن ، پیش هر مرد و هر زن بگذرم چون به زاری...
-
1
دوشنبه 8 تیر 1394 16:13
چه در دل ِ من چه در سر ِ تو من از تو رسیدم به باور ِ تو تو بودی و من ، به گریه نشستم برابر ِ تو به خاطر تو به گریه نشستم بگو چه کنم ... با تو ، شوری در جان بی تو ، جانی ویران از این ، زخم ِ پنهان می میرم ... نامت در من باران یادت در دل طوفان با تو ، امشب پایان می گیرم ... نه بی تو سکوت نه بی تو سخن به یاد ِ تو بودم به...
-
اجماع نظری
شنبه 6 تیر 1394 16:24
بطور کلی انتشار هرگونه مطلبی داخل فضای نت از اساس کار اشتباهی است.. ویرایش : نهم تیر امروز گفتم چون از اساس قطعیتی در کار نیست پس تو کار خودتو کن!